همهاش زیر سر تاریخ و تاریخنویسان است! نقل قولهای مبهم و روایات جور واجوری که تاریخ در باره شخصیت «مختار»پیش روی ما میگذاشت، سبب شده بود تا پیش از اینها، برای نوشتن از این شخصیت مبهم و قهرمان یا ضد قهرمان قرن اول هجری حداقل به فکر دو سلسله«گزارش از شخص» باشیم! یعنی مثلاً در گزارشهای زنجیرهای نوع اول، از «مختار»ی بنویسیم که تاریخ او را سرکش، قدرت طلب و خونخوار معرفی میکند و در سلسله گزارشهای نوع دوم «مختار»ی را روایت کنیم که قهرمان، سیاستمدار، فرمانده و انتقام گیرندهای زیرک است. منتها همین هفت یا هشت سال پیش «مختارنامه» آمد و کارمان را راحت کرد! « میرباقری» دقیقاً همان « مختار»ی را روایت کرد که ما دوست داشتیم. شیعه خالص و مخلص و البته زیرکی که با پشتیبانی طرفداران ایرانیاش، عَلَم قیام را بلند میکند و بر خلاف قیامهای مشابه دیگر موفق میشود دستِ کم انتقام خون اهل بیت (ع) را از جنایتکاران واقعه عاشورا بگیرد. بنابراین اجازه بدهید به جای نوشتن دو سلسله گزارش از مختار نوع اول و دوم، بازیگر نقش«مختار» دوست داشتنی خودمان را در یک مطلب روایت کنیم.
■ ترکیه
بر خلاف «مختار ثقفی» که معلوم نیست در چه سالی در شهر « طائف» به دنیا آمد و پدرش از سرداران خلیفه دوم در حمله به ایران بود، «مختار» سریال مختارنامه یعنی «فریبرز عرب نیا» تاریخ تولدش مشخص است. فروردین سال 1343 در تهران به دنیا آمده و سال 1364 یعنی چهار سال پس از گرفتن دیپلم ریاضی فیزیک راهی ترکیه میشود تا در دانشگاه خاورمیانه این کشور، مدیریت بخواند.مدتی بعد اما قید مدیر شدن را میزند، تحصیل را نیمه کاره رها میکند و به ایران بر میگردد تا برود دنبال هنر و بازیگری. دورههای تخصصی تئاتر را در ایران زیر نظر مرحوم حمید سمندریان در کانون تئاتر تجربی و دوره دوساله سینما را در مجتمع آموزشی سینما میگذراند و از دانشگاه هنر هم در رشته گرافیک لیسانس میگیرد. «عرب نیا» از کلاسهای کانون تئاتر تجربی،کارگردانی تئاتر را هم تجربه میکند. بازیگری حرفهای سینما را با بازی در نقشهای دوم و سوم از سال 1369 آغاز میکند و تا سال 74 ادامه میدهد.
■ ضیافت و سلطان
شاید مقایسه و تشبیه نادرستی باشد، اما مثل «مختار ثقفی» که در جریان رخدادهای مهم پیش از واقعه عاشورا، نقش اصلی ندارد و به چشم مردم آن زمان نمیآید، «مختار» سریال مختارنامه هم با وجود بازی در نمایشهای معتبر و مهم و همچنین حضور در 10 فیلم سینمایی از جمله « وصل نیکان»ِ حاتمی کیا، «مسافران» بهرام بیضایی و... به چشم علاقهمندان سینما و تئاتر نمیآید و بازیگری در حاشیه باقی میماند. منظور از به چشم نیامدن در سالهای 69 تا 74، چشم کارگردانان سینما نیست؛ چون با توجه به همین پیشینه بازیگری است که سرانجام در سال 74 توسط «مسعود کیمیایی» دیده میشود و با بازی در « ضیافت» برای نخستین بار توجه منتقدان و مخاطبان سینما را به خود جلب میکند. برخیها آن زمان در تمجید از بازیاش مینویسند: «انگار کیمیایی پس از سالها قهرمان فیلمهای خودش را یافته است...». «عرب نیا» در فیلم «سلطان» درخشانتر از قبل ظاهر میشود و اگرچه انتخاب اول منتقدان در جشنواره پانزدهم فیلم فجر است، اما نامی از او در فهرست برندگان جشنواره نیست!
■ جذابیت مطلب
درباره «مختارِ» گزارش امروز، مانند مختار ثقفی، حرف و حدیث زیاد است... منظورم از حرف و حدیث، شباهت مسائل و مشکلات زندگی شخصی و دو همسره بودن هر دوی آنها نیست! چون مختار ثقفی با همه دشواریهای زندگی براساس رسم و رسومات زمان خودش تا آخر دو همسره میماند، اما «عرب نیا» آن طور که اینجا و آنجا نوشتهاند پس از ازدواج با «آتنه فقیه نصیری» در سال 70 و سپس جدایی از او، در سال 79 با مرحوم «عسل بدیعی» ازدواج میکند که این مورد هم پس از چهار سال به جدایی میانجامد. براساس اطلاعات موجود تا زمان چاپ این صفحه، عرب نیا، مجرد محسوب شده و فعلاً با تنها فرزندش زندگی میکند. از اینکه مجبور شدیم این قسمت مطلب را به سبک نشریات زرد بنویسیم و وارد زندگی شخصی «مختار» مختارنامه بشویم، پوزش میخواهیم، ولی توقع نداشته باشید وقتی «میرباقری» برای جذابیت سریال تاریخیاش، حتی وارد اختلافهای خانوادگی «مختار ثقفی» و همسرش میشود، ما به فکر جذابیت مطلبمان نباشیم!
■ دیدار با حضرت مرگ
منظور از حرف و حدیث، بیشتر جنجالهای و حاشیه هایی بود که پس از شهرت «مختارنامه» و محبوبیت داخلی و خارجی« عرب نیا» برای او پیش آمد. واقعیت این است که با وجود شهرت « عرب نیا» به خاطر فیلمهای سابقش و بازی درخشان و به یاد ماندنی در « شوکران» این سریال مختارنامه بود که او را به چهرهای مشهورتر و محبوب تبدیل کرد. دست برقضا حاشیهها و جنجالها هم پس از همین شهرت سراغش آمد. از ماجرای دستمزد بالایش در این سریال بگیرید تا حرف هایی که در برنامه «هفت» زد، دعواها و توهینهای « حامد بهداد» به او و....
البته درباره دستمزد نجومیاش پاسخ خوبی داد: « من در طول پنج سال، ماهیانه 10 میلیون دریافت کردم که جمعاً 600 میلیون تومان میشود؛ یعنی پول یک سال مربی فوتبال با این فرق که دو بار تا آستانه مرگ رفتم و حضرت مرگ را دیدم»! استدلال «عرب نیا» با توجه به دشواریها و خطرات بازی در نقش «مختار» کاملاً درست و منطقی است، بخصوص وقتی بدانیم فقط خطر مقتول شدن او را تهدید نکرده بود، بلکه یک بار در حین فیلمبرداری، تبری را که پرتاب کرده بود، مستقیماً به صورت عوامل پشت صحنه خورده و... خلاصه خطر قاتل شدنش هم بخیر گذشته بود!
■ حساسیت روی نقش
آنچه «حامد بهداد» درباره غرور و بد اخلاقی «عرب نیا» گفت، بیشتر بر اساس شنیدههای از اینجا و آنجا بود. البته من و شما هم ممکن است با دقت در میمیک چهره «عرب نیا» نوعی کج خلقی و تلخ بودن را در صورتش دیده باشیم. این ماجرا آن قدر کشدار شد که کارگردان «مختارنامه» در مراسم تجلیلی که سال 93 برای «عرب نیا» برگزار میشد، مجبور شد بگوید:«شنیده بودم که او فردی بداخلاق است... خیلیها به من توصیه میکردند با این بازیگر همکاری نکنم، اما خدا را گواه میگیرم این مسئله وجود نداشت... بیشتر اختلاف عرب نیا با دیگران اگر پیش بیاید به دلیل حساسیت روی نقش است و حضور چنین بازیگرانی برای فضای فرهنگی کشور بسیار مغتنم است؛ چرا که روی نگاه و شخصیت مورد نظرشان فکر میکنند».
■ بدون عرب نیا
چه بد اخلاق، چه خوش اخلاق، چه آن طور که برخیها علیه او نوشتند بازیگر بی سواد و متوسط و چه بازیگر توانا و فکور، هرچه هست، ما مخاطبان متوسط انگار نمیتوانیم «مختارِ» مختارنامه را دوست نداشته باشیم. همان طور که دلمان نمیخواند حرفهای برخی تاریخ نویسان را درباره نکات منفی و ابهامهای شخصیت «مختار ثقفی» باور کنیم! برای ما که خیلی از جمعههای سالهای 89 و 90 را نشسته بودیم به تماشای «مختار»، «عرب نیا» همان مختارِ دوست داشتنی رؤیاهایمان است و فکر میکنیم هیچ کس بخوبی او نمیتوانست این قدر شبیه «مختار» باشد. مگر خود «میرباقری» دربارهاش نگفت: بدون عرب نیا، «مختار» عقیم میماند؟
نظر شما